این تئوری باور داره که اینترنت دیگه محتوای تولیدیش در دست انسان ها نیست و این ربات ها،هوش مصنوعی های و اسکریپ هایی که خودکار نوشته شده اند داره میگردونه و یکسری استدلال ها هم دارن که با هم در کد اکسپلور بررسیش میکنیم.
این نظریه برای اولین بار در سال ۲۰۱۸ در انجمنی انلاین به اسم Agora Road’s Macintosh Cafe مطرح شد.در این انجمن در مورد اینترنت و تئوری های اینترنتی بحث میکنن که عمده معروفیتش هم در راستای پخش همین موضوع است که ایا اینترنت مرده است یا نه .
این تئوری در ابتدا به وسیله کاربری ناشناس با یوزر ایدی IlluminatiPirate مطرح شد و عنوان میکرد که اینترنت دیگه مرده و تمامی تعاملاتی که در سطح اینترنت صورت میگیره به وسیله ربات هاست و دیگه انسان های واقعی بر این موضوعات دخالت چندانی ندارن و دخالت هم نمیکنن.
ادعای این یوزر این بود که : (بیشتر کاربران اینترنت واقعی نیستند و فقط بهظاهر انسان به نظر میرسند. این کاربران جعلی (باتها) برای شبیهسازی تعامل انسانی طراحی شدهاند).سوالی که پیش میاد اینه که خب این ربات ها رو کی و یا کیا نوشتن که به ظاهرا رباتن ؟ اصلا برای چی نوشتن ؟
IlluminatiPirate معتقد بود که شرکتهای بزرگ فناوری از باتها و سیستمهای خودکار استفاده میکنن تا اطلاعات را کنترل کنن و محیط اینترنت را به سود خود شکل بدن.
این کاربر در پستی که تو انجمن گذاشته بود دلایلی هم اورد که باور داشت این دلایل ها کافی ان تا بفهمید که چرا این تئوری درسته :
استدلال هاش این هستند که رشد غیرطبیعی محتوا، کنترلشده بودن اطلاعات، تعاملات جعلی و کاهش تعامل انسانی واقعی تمامی دلایلی بر این تئوری هستن.
رشد غیرطبیعی محتوا
یکی از استدلالهای اصلی «تئوری اینترنت مرده» این هستش که محتوای موجود در اینترنت به صورت غیرعادی و با سرعتی سرسامآور در حال افزایشه.اون باور داشت که بیشتر این محتوا توسط رباتها، هوش مصنوعی یا الگوریتمهای خودکار تولید می شن و نه انسانها. مثلاً وبلاگها، کامنتها، ویدئوها، و حتی اخبار ممکن است توسط ماشینها تولید شده باشد.
برای مثال ابزارهای هوش مصنوعی مثل ChatGPT، تولید خودکار مقالات خبری یا تولید ویدئوهای یوتیوب توسط رباتها میتونه نمونههایی از این پدیده باشه. حالا دز اون زمان که چت باتی به این عنوان نبود ولی موضوع اینه که خب مقالات را خودکار و بیشتر به صورت کپی و پیست شده میشد در وبلاگ ها دید.
حالا منتقدان برای این نظریه این جواب رو میدن : تولید انبوه محتوا طبیعی است، زیرا تعداد کاربران اینترنت و ابزارهای تولید محتوا (مثل وبلاگها، شبکههای اجتماعی، ویرایشگرهای ویدئو و متن) افزایش یافته است. همچنین ظهور فناوریهایی مانند هوش مصنوعی به انسانها کمک میکند محتوای بیشتری تولید کنند و خب منطقی هم هست.
همچنین بخوانید : چرا ویندوز انتقلابی ویستا تبدیل به یک شکست شد ؟
کنترلشدن اطلاعات
این بخش از تئوری معتقده که اینترنت امروز دیگه یک محیط آزاد و ارگانیک نیست، بلکه بیشتر محتوای آن توسط شرکتهای بزرگ فناوری (مثل گوگل، فیسبوک، و توییتر) یا حتی دولتها دستکاری میشه. موتورهای جستجو و شبکههای اجتماعی محتوایی که کاربران میبینند رو به شدت فیلتر میکنن. این باعث میشه اطلاعاتی که کاربران دریافت میکنن، با اهداف خاص (مثل تبلیغات، جهتدهی سیاسی یا اجتماعی) تنظیم شده باشن.
مثالشون اینه : الگوریتمهای یوتیوب ممکنه به جای محتوای تولید شده توسط افراد عادی، ویدئوهایی از برندهای بزرگ یا کانالهای تأییدشده را بیشتر نمایش بده.
و خب برای این ادعا هم جوابی وجود داره : شرکتها برای افزایش درآمد، معمولاً محتوا را بر اساس علاقه کاربران شخصیسازی میکنن، نه لزوماً برای کنترل یا محدود کردن آزادی آنها.وجود اطلاعات جایگزین و آزاد در اینترنت نشان میده که محتوای دستکاریشده تنها بخشی از آن است، نه همهاش.
تعاملات جعلی
این نظریه به این باور داره که تعاملاتی که توی اینترنت انجام میشه فیک و توسط ربات ها شکل میگیره و انسان ها درصد ناچیزی ازش رو شامل میشن.درصدی هم که براش در نظر گرفتن بیش از ۶۰ درصد از کل اینترنته.تعداد زیاد لایکها، فالوها، کامنتها و حتی پیامهای مستقیم در شبکههای اجتماعی ممکنه توسط رباتها یا الگوریتمهای خودکار ایجاد شده باشد تا کاربران را درگیر نگه دارن.پلتفرمهایی مثل اینستاگرام و توییتر میخوان تعاملات بالا به نظر برسن تا کاربران فکر کنند محتوایشان محبوب است و زمان بیشتری را روی این پلتفرمها بگذرانن.
برای مثال : شرکتهایی وجود دارن که لایک، کامنت و فالوور جعلی میفروشن. برخی رباتها حتی برای ایجاد بحثهای جعلی در کامنتها طراحی شدهان.
جواب منتقد ها چیه ؟ تعاملات جعلی یک پدیده واقعی است، اما حجم آن نسبت به تعاملات واقعی کمتر است.شرکتهای بزرگ معمولاً با رباتها مبارزه میکنند، زیرا کیفیت تجربه کاربر برای آنها اهمیت دارد.
کاهش تعامل انسانی واقعی
آنها باور دارن که بسیاری از مکالمات، بحثها، یا کامنتهایی که در شبکههای اجتماعی و انجمنها مشاهده میشن، واقعاً توسط انسانها نوشته نمیشن.اگر به بخش نظرات در سایتهای خبری یا شبکههای اجتماعی دقت کنید، ممکن است بسیاری از نظرات کلیشهای یا بیروح به نظر برسن.
و در نهایت منتقد ها میگن که : اینترنت امروز بیشتر به دلیل رشد سریع کاربران جهانی و استفاده از ابزارهای خودکار (مانند پیشنهاد کامنت یا متن) متفاوت به نظر میرسد.بسیاری از کامنتها شاید واقعی اما کوتاه و سطحی باشند، زیرا کاربران زمان کمتری برای بحثهای عمیق دارند.
همچنین بخوانید : آشنایی با انواع حملههای اینترنتی امنیتی و نمونههای آن
کلام اخر
این نظریه بیشتر ریشه در حس نوستالژی و بدبینی نسبت به تکنولوژیهای جدید داره. در دهه ۹۰ و ۲۰۰۰، اینترنت به دلیل عدم حضور شرکتهای بزرگ و رباتهای پیشرفته، حس ارگانیک بیشتری داشت. اما رشد ابزارهای پیشرفته و تجاریشدن اینترنت باعث شده بسیاری فکر کنن که اینترنت دیگه «واقعی» نیست. با این حال، شواهد علمی و دادههای آماری نشان میدهن که محتوای انسانی همچنان غالب است و رشد محتوا بیشتر به دلیل افزایش کاربران و فناوریهای جدیده.
اما
شاید این موضوعات برای شما بعد از خوندن نظرات منتقد ها قابل درک باشه و بگید خب درسته دیگه. ولی دقت کنید که، همین پست رو یه چت بات نوشته و من فقط نظارت بهش رو بر عهده داشتم.
پس شاید بتونیم این نظریه که ایا اینترنت مرده است ؟ رو جدی بگیریم .
2 پاسخ
آخرش سوپرایز داشت 😂 جالب بود
😂😂😂❤️